معنی Defect
Defect
نقص پیدا کردن، نقص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Defect
Defeat
Defeat
شِکَست دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deflect
Deflect
اِنحِراف کَردَن، مُنحَرِف کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Detect
Detect
تَشخیص دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Reflect
Reflect
بازتابیدَن، مُنعَکِس کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Reject
Reject
رَد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
defecto
defecto
عِیب داری، نَقص
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Select
Select
اِنتِخابی، اِنتِخاب کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
defekt
defekt
مَعیوب، نَقص
دیکشنری آلمانی به فارسی
efecto
efecto
اَثَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی