معنی Decayed
Decayed
فاسد، پوسیده شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Decayed
Decay
Decay
فاسِد شُدَن، پوسیدِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی