معنی Cuddly
Cuddly
نوازشگر، نوازش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Cuddly
Cuddle
Cuddle
دَر آغوش گِرِفتَن، نَوَازِش کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rudely
Rudely
بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بی اَدَبانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coldly
Coldly
سَرد، بِه سَردی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cutely
Cutely
بِه طُورِ ناز، ناز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Curtly
Curtly
بِه طُورِ کوتاه، بِه طُورِ خُلاصِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crudely
Crudely
خام، بِه طَرزِ خام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Huddle
Huddle
دُورِ هَم جَمع شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Muddle
Muddle
آشُفتِه کَردَن، دَرهَم ریختَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Muddily
Muddily
کِدِر، گِل آلود
دیکشنری انگلیسی به فارسی