معنی Cry
Cry
گریه کردن، گریه کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Cry
Wry
Wry
کَج کُلاه، بُغض کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pry
Pry
فُضولی کَردَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Try
Try
سَعی کَردن، اِمتِحان کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coy
Coy
خِجالَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fry
Fry
سُرخ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dry
Dry
خُشک، خُشک کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی