معنی Cruise
Cruise
گشت زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Cruise
Bruise
Bruise
داغ کَردَن، کَبودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bruised
Bruised
آسیب دیدِه، کَبود شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bruire
bruire
خَش خَش کَردَن، خَش خَش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Praise
Praise
تَحسِین، سِتایِش، مَدح کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crease
Crease
چُروک اَنداختَن، چین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bruisen
bruisen
سَرزِندِگی، جوشِش
دیکشنری هلندی به فارسی
brise
brise
نَسِیم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Cause
Cause
عِلَّت آوَردَن، عِلَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brise
Brise
نَسِیم
دیکشنری آلمانی به فارسی