مقدمه مفهومی درباره واژه ترسیم (Drawing) در فناوری اطلاعات به فرآیند ایجاد تصاویر، اشکال یا نمودارها به کمک ابزارهای دیجیتال اطلاق می شود. این مفهوم هم شامل ترسیم های فنی و هم هنری می شود و در بسیاری از حوزه های IT کاربرد دارد. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در گرافیک کامپیوتری، ترسیم اشکال پایه انجام می شود. در طراحی رابط کاربری، ترسیم وایرفریم ها صورت می گیرد. در CAD، ترسیم طرح های مهندسی انجام می شود. در برنامه نویسی، ترسیم با کد پیاده سازی می شود. در پردازش تصویر، ترسیم روی تصاویر انجام می شود. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT ترسیم نمودارها در Visio، طراحی وایرفریم در Figma، ترسیم اشکال در Illustrator، رسم نمودارهای UML، ترسیم با HTML Canvas، طراحی مدارهای الکترونیکی در Eagle. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری نرم افزار، ترسیم نمودارهای طراحی مهم است. در سیستم های CAD، الگوریتم های ترسیم پیشرفته استفاده می شوند. در معماری رابط کاربری، ترسیم طرح های اولیه ضروری است. در سیستم های گرافیکی، بهینه سازی ترسیم ها مهم است. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف ترسیم دیجیتال از اولین برنامه های کامپیوتری دهه 1950 وجود داشت. در دهه 1980 با ظهور نرم افزارهای CAD پیشرفت کرد. امروزه با فناوری های واقعیت مجازی غنی تر شده است. تفکیک آن از واژگان مشابه ترسیم با طراحی (Design) متفاوت است - طراحی مفهومی تر است. همچنین با نقاشی (Painting) که بیشتر هنری است تفاوت دارد. در برخی متون، ترسیم با rendering که تولید تصویر نهایی است اشتباه گرفته می شود. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در Python با کتابخانه Turtle. در JavaScript با Canvas API. در Java با Graphics2D. در C++ با OpenGL. در R با بسته ggplot2. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن یک باور غلط این است که ترسیم دیجیتال نیاز به مهارت هنری ندارد. چالش اصلی، ترسیم کارآمد اشکال پیچیده است. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی ترسیم دیجیتال از مهارت های پایه در بسیاری از حوزه های فناوری اطلاعات است و ابزارهای مختلفی برای نیازهای گوناگون در این زمینه وجود دارد.
مقدمه مفهومی ردیابی (Tracing) به روش سیستماتیک ثبت و تحلیل اجرای برنامه ها و سیستم های کامپیوتری اشاره دارد. این فرآیند پیشرفته تر از لاگ گیری ساده است و معمولاً شامل ثبت رویدادها، زمان بندی ها، روابط علّی و مصرف منابع می شود. ردیابی به ویژه در سیستم های توزیع شده و معماری های میکروسرویس برای درک جریان کار در بین سرویس های مختلف ضروری است. تاریخچه و تکامل تکنیک های ردیابی از ابزارهای اشکال زدایی اولیه در دهه 1970 تکامل یافته اند. در دهه 2000 با ظهور معماری های سرویس گرا، ردیابی توزیع شده اهمیت یافت. امروزه چارچوب هایی مانند OpenTracing و OpenTelemetry استانداردهای صنعتی برای ردیابی هستند. زیرشاخه های کلیدی 1. ردیابی درخواست های توزیع شده 2. ردیابی عملکرد (Performance Tracing) 3. ردیابی امنیتی 4. ردیابی جریان داده 5. ردیابی end-to-end کاربردهای عملی • تحلیل عملکرد برنامه های پیچیده • عیب یابی مشکلات در معماری های میکروسرویس • نظارت بر سلامت سیستم های حیاتی • تحلیل الگوهای ترافیک شبکه • ممیزی امنیتی و انطباق چالش های فنی 1. یکپارچه سازی در سیستم های ناهمگن 2. مدیریت حجم داده های ردیابی 3. کاهش تأثیر بر عملکرد سیستم 4. همبسته سازی داده های ردیابی از منابع مختلف 5. تجسم و تحلیل مؤثر داده ها راهکارهای نوین • استانداردهای باز ردیابی توزیع شده • ابزارهای نمونه برداری هوشمند • سیستم های تحلیلی مبتنی بر هوش مصنوعی • معماری های ردیابی کم مصرف • پلتفرم های یکپارچه ردیابی و مانیتورینگ