معنی Cough
Cough
سرفه کردن، سرفه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Cough
Rough
Rough
خَشِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tough
Tough
سَخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Couch
Couch
رویِ کاناپِه نِشَستَن، نِیمکَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rough
rough
زِبَر، خَشِن
دیکشنری سواحیلی به فارسی