معنی Corresponding
Corresponding
مربوط، مربوطه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Corresponding
Correspondingly
Correspondingly
بِه طُورِ مَربوط، بِه هَمین تَرتِیب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Correspondent
Correspondent
خَبَرنِگار
دیکشنری انگلیسی به فارسی