معنی Connectedly
Connectedly
به طور مرتبط، متصّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Connectedly
Concertedly
Concertedly
بِه طُورِ هَماهَنگ، با هَماهَنگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Conceitedly
Conceitedly
مَغرورانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Collectedly
Collectedly
بِه طُورِ جَمع آوَری شُدِه، جَمع آوَری شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Contentedly
Contentedly
با رِضایَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Connected
Connected
مُتَصِّل، مُتَصِّل شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی