معنی Connect
Connect
اتّصال دادن، اتّصال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Connect
Conduct
Conduct
رَهبَری کَردَن، رَفتار کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Concoct
Concoct
آمادِه کَردَن، سَرِهَم کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Concert
Concert
کُنسِرت دادَن، کُنسِرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Conceit
Conceit
تَفَاخُر، غُرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Collect
Collect
جَمع آوَری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
connecté
connecté
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Correct
Correct
تَصحِیح کَردَن، دُرُست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Consent
Consent
رِضایَت دادَن، رِضایَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Connected
Connected
مُتَصِّل، مُتَصِّل شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی