معنی Condensed
Condensed
تراکم یافته، متراکم شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Condensed
Condense
Condense
مُتِراکِم کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Condemned
Condemned
مَحکوم، مَحکوم شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
condenser
condenser
مُتِراکِم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Contented
Contented
راضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی