معنی Condense
Condense
متراکم کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Condense
Condensed
Condensed
تَرَاکُم یافتِه، مُتِراکِم شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
condenser
condenser
مُتِراکِم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
condensé
condensé
تَرَاکُم یافتِه، مُتِراکِم شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Converse
Converse
صُحبَت کَردَن، گُفتِگو کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nonsense
Nonsense
بی مَعنی، مُزَخرِف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Condone
Condone
بِبَخشیدَن، گُذَشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Convene
Convene
گِردِ هَم آمَدَن، تَشکِیل جَلَسِه دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی