معنی Commanding
Commanding
فرمانده، فرماندهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Commanding
Commandingly
Commandingly
بِه طُورِ فَرماندهانِه، دَستوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Commandant
Commandant
فَرماندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی