معنی Clench
Clench
محکم گرفتن، چفت کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Clench
Clinch
Clinch
مُطمَئِن شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gleich
gleich
بَرابَر، حتّی، بِه طُورِ مُساوی، مُشَابِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Quench
Quench
خاموش کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrench
Wrench
آچار کِشیدَن، آچار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clutch
Clutch
چَنگ زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crunch
Crunch
جَویدَن با صِدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flinch
Flinch
تَرسیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Drench
Drench
خیساندَن، خیس کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bleach
Bleach
سِفید کَردَن، سِفید کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی