معنی Camp
Camp
اردوگاه زدن، کمپ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Camp
Clamp
Clamp
فِشُردِه کَردَن، گِیرِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Damp
Damp
مَرطوب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cramp
Cramp
گِرِفتِگی ایجاد کَردَن، گِرِفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
kamp
kamp
اُردوگاه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
damp
damp
بُخار
دیکشنری هلندی به فارسی
kamp
kamp
اُردوگاه
دیکشنری هلندی به فارسی
Cap
Cap
کُلاه گُذاشتَن، سَرپوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی