معنی Buoyant
Buoyant
شناور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Buoyant
aboyant
aboyant
زوزِه کِشیدَن، پارس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Buoyantly
Buoyantly
بِه طُورِ خُوش روح، شِناوَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
broyant
broyant
خُردکُنَندِه، سَنگ زَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fuyant
fuyant
فَرارکُنَندِه، دَر حالِ فَرار، گُریزان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
voyant
voyant
پیش بین، نِشانگَر، زَرق و بَرق دار، زَرگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی