معنی Braided
Braided
بافته شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Braided
Bruised
Bruised
آسیب دیدِه، کَبود شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Unaided
Unaided
بی کُمَک، بِدونِ کُمَک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trained
Trained
آموزِش دیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Drained
Drained
خَستِه، آبکَش شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
raide
raide
شیب دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Braid
Braid
پَریس کَردَن، قِیطَان
دیکشنری انگلیسی به فارسی