معنی Bloody
Bloody
خونین کردن، خونین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Bloody
Cloudy
Cloudy
اَبری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bloodily
Bloodily
با خونریزی، خونین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blonde
Blonde
بِلُوند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gloomy
Gloomy
تاریک، غَمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brood
Brood
تُخم گُذاری کَردَن، نُوزاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
moody
moody
دَمدَمی، بَد خُلق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Flood
Flood
سِیلاب آوَردَن، سیل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bloom
Bloom
گُل دادَن، شُکوفِه دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Moody
Moody
دَمدَمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی