معنی Blind
Blind
کور کردن، کور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Blind
blind
blind
بِه طُورِ کور، کور
دیکشنری آلمانی به فارسی
Blink
Blink
پِلک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blend
Blend
مَخلوط کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bland
Bland
بی مَزِّه، مُلایِم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
blind
blind
بِه طُورِ کور، کور
دیکشنری هلندی به فارسی
Bind
Bind
بَستَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی