معنی Benignly
Benignly
خوش خو، خوش خیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Benignly
Benign
Benign
خُوشایَند، خُوش خیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی