معنی Beadily
Beadily
به طور مهره ای، مهره ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Beadily
Readily
Readily
بِه آسانی، بِه راحَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Seedily
Seedily
ناپاک، بِه طَرزِ غَمگینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wearily
Wearily
خَستِه گونِه، خَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Steadily
Steadily
بِه طُورِ پِیوَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Beastly
Beastly
وَحشیانِه، وَحشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bawdily
Bawdily
بِه رَوِشِ غِیرِ اَخلاقی، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Heavily
Heavily
بِه طُورِ سَنگین، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Deadly
Deadly
کُشَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bodily
Bodily
بَدَنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی