معنی Battle
Battle
نبرد کردن، نبرد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Battle
Rattle
Rattle
تَرساندَن، جِغجِغِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bottle
Bottle
بُطری کَردَن، بُطری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bustle
Bustle
شُلوغی کَردَن، شُلوغی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
battre
battre
ضَربِه زَدَن، ضَرب و شَتم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Settle
Settle
حَل کَردَن، حَلّ و فَصل شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fatale
fatale
کُشَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tattile
tattile
لَمسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Little
Little
کوچَک، کَمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Babble
Babble
پُر حَرفی کَردَن، حَرف زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی