معنی Bang
Bang
زدن، بنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Bang
rang
rang
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lang
lang
بُلَند، طولانی
دیکشنری آلمانی به فارسی
rang
rang
رُتبِه، طَبَقِه بَندی کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
Bank
Bank
بانک کَردَن، بانک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Band
Band
باند زَدَن، باند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bang
bang
تَرسان، تَرسیدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
gang
gang
راه رَفتَن، راهرُو
دیکشنری هلندی به فارسی
Hang
Hang
آویزان شُدَن، آویزان کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rang
Rang
دَرَجِه بَندی، رُتبِه
دیکشنری آلمانی به فارسی