معنی Bandage
Bandage
پانسمان کردن، بانداژ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Bandage
Bandaged
Bandaged
بانداژ شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bandage
bandage
پانسِمان کَردَن، بانداژ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
langage
langage
زَبان گُفتاری، زَبان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Barrage
Barrage
بارِش شَدید کَردَن، رَگبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
andare
andare
رَفتَن، بِرو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Manage
Manage
مُدیریَّت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی