معنی Assemble
Assemble
جمع کردن، جمع آوری کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Assemble
assembler
assembler
جَمع کَردَن، جَمع آوَری کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Resemble
Resemble
شَباهَت داشتَن، شَبیه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Assumable
Assumable
قابِلِ فَرض
دیکشنری انگلیسی به فارسی