معنی Assail
Assail
حمله کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Assail
essaim
essaim
هُجوم آوَردَن، اِزدِحام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Assault
Assault
حَمله کَردَن، حَملِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
essai
essai
مَقالِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Avail
Avail
مُفید بودَن، فایدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Assay
Assay
آزمایِش کَردَن، سَنجِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی