معنی Arresting
Arresting
جذّاب، دستگیر کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Arresting
Arrestingly
Arrestingly
بِه طُورِ جَذب کُنَندِه، دَستگیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی