جدول جو
جدول جو

معنی یمک

یمک
(یَ مَ)
نام ملک پادشاه (یمک) را گویند و آن ملک به حسن معروف است. (ازرشیدی) ، نام شهری و ولایتی است حسن خیز. (از ناظم الاطباء) (برهان) (از آنندراج) :
مفکن به غمزه بر دل مجروح من نمک
وز من به قبله سر مکش ای قبلۀ یمک.
(منسوب به سوزنی).
ساحتت از شاعران پر اخطل و فضل و جریر
مجلست از ساقیان پر اخطی و آی و یمک.
انوری
نام پادشاهان ایغور. (از برهان). پادشاهان ایغور تاتارستان را نامند. (ناظم الاطباء). لقب پادشاهی است از ترکستان. (فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا