معنی یک زبانی یک زبانی (یَ / یِ زَ) یک قولی. ثبات وعده. (یادداشت مؤلف). صراحت. یک رویی. مقابل نفاق: چون نکردی یک زبانی لاله وار ده زبانی نیز چون سوسن مکن. سیدحسن غزنوی. از این آشنایان بیگانه خوی دورویی نگر یک زبانی مجوی. نظامی لغت نامه دهخدا