معنی یک پهلویی یک پهلویی (یَ / یِ پَ) لجاج. لجاجت. عناد. (یادداشت مؤلف). سماجت. یکدندگی. استبداد برأی، یک رنگی. یک رویی. مقابل دوپهلویی. و رجوع به یک پهلو شود لغت نامه دهخدا