معنی هووس هووس (هََ) هوس: در قدح کن ز حلق بط خونی همچو روی تذرو و چشم خروس رزم بر بزم اختیار مکن هست ما را به خود هزار هووس. ابن یمین (از یادداشت مؤلف). و رجوع به هوس شود لغت نامه دهخدا