جدول جو
جدول جو

معنی هوس کردن

هوس کردن
(لَ مَ/ مِ کَ دَ)
هوس داشتن. در هوس افتادن. خواستن. خواهانی و آرزو کردن:
چنان به پای تو در مردن آرزومندم
که زندگانی خویشم چنان هوس نکند.
سعدی.
هوس کرده بودم که کرمان خورم
به آخر بخوردند کرمان سرم.
سعدی
لغت نامه دهخدا