جدول جو
جدول جو

معنی هوس

هوس(کَ رَ)
نوعی از رفتار که بر زمین تکیه کنان روند. (منتهی الارب) ، نرم راندن. (تاج المصادر) ، کوفتن. (منتهی الارب) (دهار) (از اقرب الموارد) ، شکستن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، به شب گشتن. (منتهی الارب). به شب گردیدن. (تاج المصادر بیهقی) ، نیک خوردن. (تاج المصادر) (از اقرب الموارد) ، سخت خوردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، تباهی کردن گرگ در گله. (از اقرب الموارد) ، گرد گردیدن. (منتهی الارب). در گرد چیزی گردیدن. (از اقرب الموارد) ، رفتن بر زمین به اعتمادی سخت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا