معنی هو کشیدن
- هو کشیدن (زَ دَ)
- جراحت یا قرحه بدتر شدن. سیم کشیدن جراحت یا آب دزدیدن قرحه و ریش.
- امثال:
شاه خانم میزاید ماه خانم درد میکشد
خاله م زاییده خاله زام هو کشیده.
، هو انداختن به آوازی بلند و دراز هو گفتن برای خواندن کسی از دور چنانکه رسم کشاورزان و اویاران است. (یادداشت مؤلف)
