همدل. رفیق و متفق الرأی و دوست جانی. (آنندراج) : شاهی است مرا یارا با عدل عمرهمدل بندیش از او گر گوش داری و بصر داری. فرخی. در فکرت اعمال هنر هم دل اسرار بر ساحت میدان خرد هم تک اوهام. مسعودسعد. ، هم جرأت. دارای جرأت و شهامت برابر: از فراوان کاندر آید شاه با شیران به صید اسب او خو کرد و هم دل گشت با شیر ژیان. فرخی. قوت پشه نداری چنگ با پیلان مزن هم دل موری نه ای، پیشانی شیران مخار. جمال الدین عبدالرزاق