جدول جو
جدول جو

معنی هم بستر

هم بستر
(هََ بِ تَ)
همخواب. (آنندراج). ضجیع. مضاجع. (یادداشت مؤلف). همسر. هم بالین:
ملک پنداشت کآن هم بستر او
کنیزک شمع دارد شکّر او.
نظامی.
گل بر شاخسار سبز و تر هم بستر خار. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا