معنی هلموش - لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با هلموش
هلموت
- هلموت
- چغندرصحرائی راگویند، توضیح ریشه اش در تداول عامه بنام بیخ حلیمو مشهوراست ومورداستعمال دارویی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
هلموت
- هلموت
- سلق جبلی. (از مخزن الادویه) (حکیم مؤمن). نوعی از چغندر صحرائی است، و آن را حلیم میگویند به فتح حای بی نقطه. (برهان)
لغت نامه دهخدا