معنی هرع هرع (تَ) روان گشتن خون. (منتهی الارب). تند روان گشتن خون. (اقرب الموارد) ، شتابان و مضطربانه رفتن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، تندگریه و تندرو بودن مرد. (اقرب الموارد)سخت راندن، سرعت کردن. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا