معنی هجب - لغت نامه دهخدا
معنی هجب
- هجب
(قَ ءَ) - راندن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از معجم متن اللغه). راندن ستور را. (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، به چوب دستی زدن. (منتهی الارب) (آنندراج). زدن کسی را به چوب دستی. (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) ، شتابی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شتاب کردن در رفتن و جز آن. (از معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا