جدول جو
جدول جو

معنی هثهثه

هثهثه
(قُ صُوو)
آمیخته شدن. (منتهی الارب). آمیخته و مختلط شدن چیزی. (ناظم الاطباء). اختلاط. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) ، شتاب فرستادن. (منتهی الارب) ، به شتاب باریدن باران و برف. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) : هثهث السحاب بمطره و ثلجه، بشتاب فروفرستادابر باران و برف را. (از معجم متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، شتاب کردن در رفتن و جز آن: هثهث فی السیر و غیره، شتاب کرد در رفتن و جز آن. (ناظم الاطباء) ، ستم کردن. (منتهی الارب) (از معجم متن اللغه) (اقرب الموارد) : هثهثۀ والی بر رعیت، ظلم و ستم کردن وی بر آنان. (از ناظم الاطباء) ، سخت سپردن زیر پای. (منتهی الارب) : هثهث الشی ٔ، سخت در زیر پای سپرد آن چیز را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در زیر پای سپردن چراننده چراگاه را: هثهث الراعیه المرعی. (از معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا