دروغ. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) ، سختی و بلا و رنج. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). سختی زمانه. (غیاث). داهیه. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) ، کار شگفت. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). امر عجیب. (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد). و در مبالغه گفته میشود: هتر هاتر، رجل هتر اهتار یا انه لهتر اهتار، یعنی شگفت شگفتها، و دراین مورد مرد زیرک و داهی گویند. (از منتهی الارب) ، سخن بیفایده و ردی و از اعتبار افتاده، خطای در کلام. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد) ، نصف اول از شب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ج، اهتار. (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد) ، مجازاً به معنی غیبت و پرده دری. (غیاث)