معنی هاری هاری خراب شده، ویران شده، (از ناظم الاطباء)، بنای شکسته، مرد سست و برجای مانده از سختی روزگار، (یادداشت به خط مؤلف)، سست، ضعیف، (از ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا