امپراتور روم، که پس از مرگ تراژان در سال 117م، به جای وی نشست، آپ پیان اسکندرانی مورخ یونانی که در ابتدای قرن دوم میلادی به دنیا آمده است با وی همزمان است، هادریان مانند اکتاویوس اوگوست بر این عقیده بود که روم نباید در فکر بسط حدود شرقی خود باشد، از این رو، با دولت پارت کنار آمد و تمامی ایالات پارتی را به آن دولت پس داد و سپاهیان روم این ایالات را ترک کردند، در این باب آنچه میدانیم این است: 1 - آشور قدیم (آدیابن) را پارتها اشغال کردند، 2 - تمامی بین النهرین علیا به پارت سپرده شد، 3 - پارثاماسپات پادشاه ارمنستان شد و این کشور باز به حال سابق خود که پادشاهی از خانوادۀ اشکانی داشت و دولت روم او را نصب میکرد، بازگشت، 4 - در باب خسرون بعضی نویسندگان قدیم نوشته اند که مانند ارمنستان گردید، ولی از سکه هایی که به دست آمده معلوم است که مانند بین النهرین علیا به پارت تعلق یافت، بنابراین از بهره مندیهای تراژان در بدو امر چیزی برای رومیها نماند، این سیاست هادریان و کنار آمدن او با پارتیها باعث صلح ممتدی بین دولتین مزبور شد، ولی چون خسرو گذشت های هادریان را از شکست تراژان میدانست خود را رهین رومیها نشان نمی داد و حتی نزدیک بود روابط دوستانۀ بین دو دولت بهم بخورد، اما باز سیاست رومیها که مبنی بر مماشات بود فایق آمد، هادریان در سرحد ایران و روم ملاقاتی با خسرو کرد و مذاکراتی بین او و پادشاه اشکانی روی داد (122م،)، و هادریان دختر خسرو را، که در زمان تراژان اسیر شده بود به خسرو پس داد، از وقایع دیگر زمان او اینکه فرس من پادشاه گرجستان از هادریان رنجشی حاصل کرد و جهت آن را از اینجا میدانند، که او به جای اینکه پیش کشی لایقی برای امپراتور بفرستد، لباسهایی که از زر دوخته بودند فرستاد و هادریان بر اثر این هدایا کاری کرد که به پادشاه گرجستان برخورد، هادریان سیصد گناهکار را پیوسته بر آن میداشت که برای تفریح رومیها بازی دربیاورند و آنها را بخندانند، وقتی که لباسها را از طرف فرس من آوردند با تحقیر به آنها نگریسته دستور داد همه را به گناهکاران بسپارند تا در هنگام بازی بپوشند و فرس من از این عمل رنجیده خاطر گشت، ولی باید گفت که قبل از این قضیه هم روابط هادریان با پادشاه گرجستان چندان خوب نبود، زیرا در 130م، که امپراطور روم پادشاهان دست نشاندۀ ممالکی را که در تحت نفوذ روم بودند، برای ملاقات طلبید فرس من از تکریماتی که می بایست نسبت به امپراتور بجا آورد سرباز زد، هادریان در 138م، درگذشت و پسرخواندۀ او اورلیوس که در تاریخ به آن تونینوس پیوس معروف است به جای وی نشست، (تاریخ ایران باستان ج 3 صص 2487 - 2490، 2495 و 2501)