به معنی به من بده: هات یا رجل، بده ای مرد. هاتی یا امراءه، بده ای زن. هاتیا یا رجلان و یا امرأتان و هاتوا یا رجال و هاتین یا نساء، مثل عاطین. و گویند: هات نه هاتیت و هات ان کانت بک مهاتاه و ما اهاتیک کما تقول ما اعاطیک و لاتقول منه هاتیت ولاینهی بها. اصل هات ’آت’ امر از آتی بوده است بعد همزه به ها بدل شده است، مانند: هیا و هراق... (از اقرب الموارد) ، ببخش. بده. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) : در حلقۀ گل و مل خوش خواند دوش بلبل هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا. حافظ (دیوان چ قزوینی ص 5). ، بیار. (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : گر بخواهی تابدانی گوش دار ور بدانی گوش من زی توست هات. ناصرخسرو (دیوان چ کتاب خانه طهران ص 79)