جدول جو
جدول جو

معنی ویله کردن

ویله کردن(فُ مُ دَ)
ویله زدن. بانگ برزدن. نعره برآوردن:
به بالا برآمد جهانجوی مرد
چو رعد خروشان یکی ویله کرد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا