جدول جو
جدول جو

معنی ونگ ونگ کردن

ونگ ونگ کردن
(فُ کُ تَ)
ونگ زدن. رجوع به ونگ زدن شود، آهسته و بریده بریده با صدایی پست شبیه به گریه و ناله حرف زدن
لغت نامه دهخدا