معنی ولق ولق (قَ) به شمشیر زدن، نیزه سبک زدن، شتافتن، پیوسته رفتن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، پیوسته دروغ گفتن. (منتهی الارب). ادامه دادن به دروغ. (اقرب الموارد) ، ولق الکلام، دبره. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا