معنی وکیل کردن وکیل کردن (فُ کَ دَ) جانشین خود کردن. قائم مقام ساختن، اختیار دادن به کسی تا امری را برای وی انجام دهد، کسی را به وکالت دادگستری انتخاب کردن، کسی را به وکالت مجلس برگزیدن لغت نامه دهخدا