معنی وصم
- وصم (فَ لَ)
- به شتاب بستن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بستن چیزی را به سرعت. (از اقرب الموارد) ، شکافتن چوبی بی جدایی. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، عیب کردن چیزی را. (منتهی الارب) (دهار). شکستن و معیوب کردن. (تاج المصادر بیهقی)
