معنی وصع
- وصع (وَ صَ)
- وصع. مرغی است خردتر از گنجشک، یا آن صعوه است. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گنجشک کوهی. (مهذب الاسماء). ج، وصعان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ودر حدیث است: ان اسرافیل لیتواضع ﷲ تعالی حتی یصیر کأنه الوصع، گنجشک ریزه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به وصع شود
